معماری و موسیقی، ریشههای مشترک
تاریخ انتشار: ۲۱ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۵۸۷۸۶۴
«هنر معماری نیز مانند موسیقی، دارای تأثیر ذهنی و روانی عمیقی بر مردم است و باید آن را فراتر از ساختمانسازی و رفع نیازهای روزمره فیزیکی دانست. بیتوجهی به وجه هنری و این ریشههای مشترک با موسیقی، به بناهایی میانجامد که تنها به مصرف فضا میانجامند و سیمای شهرها را مخدوش میسازند.»
به گزارش خبرنگار ایمنا، طی یادداشتی که فریدون فراهانی، دکترای معماری و شهرسازی در اختیار خبرگزاری ایمنا قرار داده، آمده است:
«موضوع مانندی معماری و موسیقی، یکی از مباحث مهم و جذاب تخصصی در پژوهشهای هنری است که شرح مختصر آن بسیار دشوار است اما تلاش میکنم مهمترین وجوه شباهت میان این دو هنر را با مروری بر تاریخ بیان کنم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مباحث نظری و مصداقهای عملی درباره پیوند معماری و موسیقی را میتوان دستکم دارای عمری تا یونان باستان دانست؛ که امبرتو اکو در کتاب تاریخ زیبایی به آن اشاره میکند:
«زمانی که فلاسفه پیش از سقراط در یونان کهن – مانند «تالس»، «آناکسیماندرو آناکسیمنس» که در سدههای هفتم و هشتم قبل از میلاد زندگی میکردند - بحث و بررسی مسائلی را دراینباره آغاز کردند که چه چیزی میتواند بنیان همهچیز باشد، هدفشان عرضه تعریفی از جهان بهعنوان یک کل منظم بود که از قانون واحدی پیروی میکرد» (اکو، ۱۳۹۰: ۳۴). این آغاز راهی بود که «فیثاغورث» و پیروانش به مقصد رساندند. آنها بر این باور بودند که: «تصور تناسب در موسیقی، با تمامی قوانین مرتبط با تولید چیزهای زیبا رابطه تنگاتنگی دارد. چنین تصوری از تناسب در تمامی دوران کهن ادامه مییابد و به قرونوسطا میرسد.تناسب حاکم بر ابعاد معابد یونانی، فواصل میان ستونها یا ارتباط بین قسمتهای مختلف نما با نسبتهای حاکم بر فواصل موسیقی مطابقت دارد؛ و در حقیقت نظریه گذر از مفهوم حسابی در اعداد به مفهوم نسبتهای هندسه فضایی میان نقاط مختلف، یک مفهوم فیثاغورثی است» (اکو، ۱۳۹۰: ۳۵).
پس میتوان گفت که ریشه همانندی موسیقی و معماری را باید در تناسبات و ریاضی دانست، همان کیفیتی که دکتر حسامالدین سراج در پژوهشهای خود به آن اشارهکرده و این وجه مهم شباهت را در مقایسه معماری و موسیقی به شکل زیر بیان کرده است:
معماری، وجه عینی هندسه است و موسیقی وجه سمعی ریاضی بدین معنی که آنچه در معماری با چشم حس میکنیم تأثیر تناسبات و اندازههایی است که با قوانین هندسی فرمها و کیفیت فضاها را میآفرینند و به همین ترتیب نغماتی که میشنویم نیز ریشه در نسبتهای صوتی دارند.
تناسبات مطبوع هم در تاریخ معماری حضور پررنگی دارند و هم در موسیقی جهان ردپای آنها را آشکارا میتوان دید که مهمترین مثالهای آنها تناسبات طلایی در معماری است که قرنهای پیاپی در شکلگیری فرم بناها نقش تعیینکنندهای داشته است.
بهعنوان مثالی از نسبتهای مطبوع موسیقایی میتوان به نسبت رایج در سیم اول و دوم تنبور اشاره کرد که به فاصله چهارم شهرت دارد و همزمان شنیده شدن دو صدا با این فاصله برای گوش مطبوع و خوشایند است.
کاربرد تناسبات طلایی در طراحی آرامگاه بوعلی سینا اثر مهندس هوشنگ سیحوندر این نگاه، تناسبات ریاضی چه در فرکانسهای صوتی و چه در هندسه معماری، از تأثیر مشابهی برخوردارند و یکی از دلایل مهم شباهت و پیوند معماری و موسیقی به شمار میآید. بنابراین، معماری در بستر مکان و موسیقی در بستر زمان، به ترتیب با عناصر بصری و شنیداری، دور از صور عینی و قراردادی تنها نسبتهای ریاضی را تجسم میبخشند. همینجا باید به ویژگی مهم دیگری در همانندی معماری و موسیقی، اشارهکنیم و آن بیان انتزاعی است، زیرا هریک در گستره تجلی خود، روشی مشابه را برمیگزینند و هر دو از واقعنمایی و تقلید نعل به نعل دوری میگزینند. بدین معنی که صدای موسیقی فقط صداست و حتی اگر آهنگسازی بخواهد توفان را تقلید کند شاید بتواند با اصوات موسیقی آن را تداعی کند اما وظیفه موسیقی و جوهره این هنر تقلید اصوات دیگر نیست. معماری نیز همین خاصیت را دارد و اگر بنایی مثل زیگورات در دوران باستان، شباهت به کوه دارد تنها تداعیکننده کوه است و در اصل، فرم آن بر مبنای هندسه هرم شکلگرفته است.
بهبیاندیگر معماری، هنری انتزاعی است که در ذات خود از بیانگری رهاست و فرمها را برای برآورده کردن نیازهای ضروری بشری و تعریف حریم و قلمرو بودن او به کار میگیرد. به گفته دکتر محمدرضا حائری، معماری قرار نیست شبیه چیزی باشد و اگر شباهتی میان فرم معماری و پدیدههای طبیعت برقرار باشد، یا جنبه نمادین دارد، با ترجمان هندسی مطلوبتر است (حائری، ۱۹:۱۳۸۸).
اندیشمندان جهان در ادوار گوناگون، نیز موسیقی را انتزاعیترین هنر دانستهاند و با تعبیرها و توصیفهای گوناگون، برای توصیف آن تلاش کردهاند. موسیقی، در تعبیر شوپنهاور، هنر بَرین و غایت و مقصد همهی هنرهاست (رحمانیان، ۱۳۹۰: ۸۸) و بنا به جمله مشهوری از هاینریش هاینه؛ جایی که زبان از گفتن بازمیماند، موسیقی آغاز میگردد.(نقل از مشایخی، ۱۳۷۹: ۱۰۸)
معماری و موسیقی در این نگاه هر دو رها از بیانگری هستند و انتزاع خالص در آنها پدیدار است؛ و به گفته معمار معاصر، زندهیاد دکتر علیاکبر صارمی، «معماری و موسیقی تمامیت یافته در خود هستند و بهسادگی نمیتوان با کلامی غیرموسیقیایی و غیرمعمارانه آنها را توصیف و تفسیر و درنهایت معنا کرد» (صارمی، نقل از حبیبی، ۱۳۹۰: ۲۶۹).
دو وجه مهم همانندی معماری و موسیقی را باید در نسبتهای ریاضی و کیفیت انتزاعی و تجریدی آنها دانست. به همین دلیل است که هنر معماری نیز مانند موسیقی، دارای تأثر ذهنی و روانی عمیقی بر مردم است و باید آن را فراتر از ساختمانسازی و رفع نیازهای روزمره فیزیکی دانست. بیتوجهی به وجه هنری و این ریشههای مشترک با موسیقی، به بناهایی میانجامد که تنها به مصرف فضا میانجامند و سیمای شهرها را مخدوش میسازند.
اگر انواع بناهای معاصر شهر را با دقت ببینیم و آنها را به موسیقی تشبیه کنیم، آنچه میشنویم صداهایی ناموزون و ناهنجار است که روح و روانمان را آزرده میسازند.
بنابراین میتوان گفت که شناخت شباهت معماری و موسیقی، اهمیت تأثیر روانی و اجتماعی معماری را بیشتر نمایان میکند؛ زیرا در این نگاه هر بنایی بخشی از یک اثر موسیقی است و همه بناها در کنار همصداهایی هستند که سمفونی شهر را میسازند. در ارکستری که سمفونی شهرهای ما را مینوازد آیا همه سازها باهم کوک هستند؟
منابع
اکو، اومبرت و.(۱۳۹۰). تاریخ زیبایی (نظریههای زیبایی در فرهنگهای غربی)، ترجمه و گزینش هما بینا، تهران: مؤسسه تألیف، ترجمه و نشر آثار هنری (متن)، فرهنگستان هنر.
حائری، محمدرضا (۱۳۸۸). نقش فضا در معماری ایران: هفت گفتار درباره زبان و توان معماری، تهران: دفتر پژوهشهای فرهنگی.
حبیبی، سیدمحسن .(۱۳۹۰). جریانهای فکری معماری و شهرسازی در ایران معاصر. تهران: علمی و فرهنگی.
سراج، حسامالدین (۱۳۷۹). موسیقی و معماری، فصلنامه معماری و فرهنگ، شماره ۴ :۸۶-۸۳.
_______(۱۳۹۰). از گذر گل تا دل. تهران: نیستان
فلامکی، محمد منصور و دیگران .(۱۳۶۹). معماری و موسیقی: مجموعه مقالات، تهران: فضا.
مشایخی، علیرضا. (۱۳۷۹). گنجینه وسیعی از اصوات، مورد غفلت قرارگرفته است. فصلنامه موسیقی مقام، بهار و تابستان، صص ۱۱۱-۱۰۴، تهران: حوزه هنری.»
کد خبر 626079منبع: ایمنا
کلیدواژه: معماري و موسيقي معماری موسیقی هنر معماری فریدون فراهانی معماری و شهرسازی شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق معماری و موسیقی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۸۷۸۶۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فارسیان، پلکانی به بلندای تاریخ
ایسنا/گلستان فارسیان روستایی زیبا و تاریخی با معماری کمنظیر و پلکانی دراستان گلستان است که کوههای بلند، همچون مادری مهربان آن را در آغوش گرفته و از گزند زمان محفوظ داشته است.
روستای فارسیان برخلاف بعضی دیگر از روستاهای معروف شمال کشور، اسم و رسم چندانی پیدا نکرده و همین موضوع باعث شده تا جذابیتهای آن بکرتر و تازهتر از روستاهای دیگر منطقه باشد. به لحاظ زیبایی میتوان این روستا را با روستای ماسوله مقایسه کرد با این تفاوت که فارسیان خلوتتر است و فضایی دنج و دوستداشتنی در اختیار گردشگران قرار میدهد.
این روستا دقیقاً در ۲۲کیلومتری قسمت شرقی گالیکش قرار دارد و به همین دلیل نیز گاهی به آن روستای فارسیان گالیکش گفته میشود. اولین چیزی که در بازدید از این روستا به چشم شما میخورد، معماری پلکانی خانههای این روستاست. البته دلیل پلکانی بودن این روستا، قرارگرفتن آن در دامنههای شمالی البرز است. همسایگی این کوهها با پارک ملی گلستان باعث شده تا دامنه کوههای البرز از این جنگل بینصیب نماند و از درختان افرا و بلوط پوشیده باشد.
به لطف چنین نعمتی، اهالی این روستا در مکانی زندگی میکنند که اطراف آن را کوههای سربهفلککشیدهای فرا گرفته و دامنه این کوهها به برکت درختان، جاذبهای خاص و دیدنی پیدا کرده است. روستاهای «کیارام» و «فرنگ» را میتوان از روستاهای همسایه فارسیان نام برد که این روستاها نیز جذابیتهای بصری زیادی دارند.
معماری پلکانی و آب و هوای مطبوع فارسیان
درنتیجه کوههای سربهفلک کشیدهای با دامنههای سرسبزی که این روستا را در آغوش گرفتهاند، آبوهوای این روستا کوهستانی و معتدل است و تابستانهای بسیار خنکی دارد. به همین دلیل فارسیان به منطقهای ایدهآل برای مسافران و عشایر کوچنشین در فصل تابستان تبدیل شده است. این روستا مسیری خوش آبوهوا دارد و همجواری این روستا با جنگل ابر باعث شده تا گردنههای زیبا و مناظرییلاقی چشمنوازی پیشروی گردشگران قرار بگیرد.
از آبوهوای پاک و دلانگیز این روستا که بگذریم به معماری زیبا و خاص آن میرسیم که باعث شده تا این روستا به لحاظ زیباشناختی نیز جاذبهای خاص و فراموشنشدنی برای گردشگران داشته باشد. جاذبهای که از آن صحبت میکنیم درواقع معماری پلکانی برخی از منازل این روستا است. در اینجا نیز مثل سایر روستاهای پلکانی ایران گویا خبری از حیاط مستقل در این خانههای روستا نیست و سقف هر خانه، کاربرد حیاط خانه همسایه منزل جلویی را دارد.
تپه «قنبر آباد» و آبشار «کبوتر خانه»
روستای فارسیان در دل طبیعت قرار دارد و به هر طرف که نگاه کنید، جلوهای از هنرنمایی مادر طبیعت در پیشروی شما قرار میگیرد. از یک طرف کوههای سربهفلککشیده پیشروی شما قد کشیده و از طرف دیگر جنگلهای سرسبز صف کشیدهاند. در اطراف این روستا چشمههای بیشماری است که از دل زمین میجوشد و آبی زلال و گوارا به شالیزارهای منطقه هدیه میکند.
تپه «قنبرآباد» فاصله چندانی با روستا ندارد. پس از بازدید از این تپه، راه آبشار «کبوتر خانه» را در پیش بگیرید و لحظاتی خاطرهانگیز را در کنار این آبشار پنج طبقه تجربه کنید. در میان این روستا رودخانهای با آبی گوارا جریان دارد که آب ۲۵ چشمه به داخل آن می ریزد.
دشت فارسیان و اسبهای رام نشدنی
روستای فارسیان، بهشت علاقهمندان به طبیعت است. در کنار مناظر طبیعی که پیشروی گردشگران قرار میدهد، دشتی سرسبز در اطراف این روستا وجود دارد که اسبهای وحشی در آن آزادانه میتازند. بیشک یکهسواران علاقهمند اسب و سوارکاری، مات و مبهوت این منظره دیدنی میشوند. این دشت نزدیک به ۷ کیلومتر از این روستا فاصله دارد و در مسیر رسیدن به این دشت با راهی ناهموار طرف هستید که خودروهای معمولی از آن عبور نمیکنند. در نتیجه باید پاشنه کفشهای خود را بالا بکشید و با پای پیاده مسیر دشت را در پیش بگیرید.
غذاهای محلی فارسیان
یکی از بامزهترین لذتهای سفر خوردن خوراکیهای محلی است. خوشبختانه در این زمینه نیز اهالی فارسیان هنر خود را نشان دادهاند و خوراکیهای خوشمزه این خطه زبانزد خاص و عام است. حتماً خوراکیهای خوشمزهای مانند «اشکنه کشک»، «آش شله»، «حلیم»، «چنگالی»، «اشکنه گوجه»، «آش خمیر» و «خورشت گوجهریز» را امتحان کنید. طعم لذیذ این خوراکیها برای همیشه زیر دندان شما باقی بماند.
معماری بینظیر فارسیان
ظرافتهای معماری این روستا نسبت به روستاهای همجوار زبانزد خاص و عام است. به رغم اینکه جمعیت چندانی ندارد، در بسیاری از کوچههای روستا یک تنور ایجاد شده تا اهالی برای تهیه نان راه زیادی را در کوچه و پسکوچههای روستا طی نکنند. مسئولیت نگهداری این تنورها در میان اهالی هر محله تقسیم شده و هر روز یکی از همسایهها به تنور رسیدگی میکند. جالب است بدانید در کنار معماری پلکانی برای خانههای روستا، مقدار زیادی از کوچهها نیز سقف دارند. بالای این کوچهها یکی از اهالی زندگی میکند و پایین آن در اختیار همه مردم روستاست. در زبان محلی به این راهروها، «سابات» میگویند. ساخت این «ساباتها» داستان خاص خودش را دارد.
در واقع میشود گفت این تونلها، پناهگاه امنی برای رفت و آمد در روزهای بارانی است. البته از قرار معلوم سالها پیش که در این روستا خبری از آب لولهکشی نبود، دخترکانی که آب از چشمه میآوردند، برای گذر از میان قسمتهای مختلف روستا به چشمه از این «ساباتها» عبور میکردند. به همین دلیل نیز در قسمتهایی از این مسیرها، مکانی با نام «دخترنشین» قرار دارد. این مکان برای نشستن و استراحت دخترکانی است که ظرف سنگین آب را حمل میکردند. هرچند این روزها خبری از آوردن آب از چشمه در این روستا نیست؛ اما باز هم بعدازظهر که فرا میرسد زنان و دختران روستا به همراه کودکان در مکان این «دخترنشینها» دور هم جمع میشوند و خستگی در میکنند.
صنایع دستی روستای فارسیان گلستان
موسیقی جایگاه ویژهای در روستای فارسیان دارد. سازهای مورد استفاده در روستا شامل نی، دوتار شمال خراسان، سرنا و تنبک است. علاوه بر کاربرد در زندگی روزمره، سرنا و تنبک در مراسم عروسی و نی در مراسمات عزاداری هم مورد استفاده قرار میگیرند. از هنرهای سنتی و صنایع دستی روستا هم میتوان به پرده گلدوزی، چادر شببافی و دوخت لباسهای کرباس اشاره کرد. نان محلی، شال و چادر شب، نوعی حوله از جنس ابریشم مصنوعی، انواع خشکبار و ترشیجات از جمله سوغاتیهایی است که در این روستا یافت میشوند. گفتنی است فارسیان برنج خوب و مرغوبی هم دارد که با آب چشمه کشت میشود، ولی کاشت و برداشت آن دیر انجام میگیرد.
آداب و رسوم روستای فارسیان گلستان
چنانکه گفتیم در گذشتههای دور اقوامی از عشایر استان فارس و سبزوار بـه این روستا مهاجرت کردند و زبانهای فارسی و ترکی قزلباش را به این روستا آوردند. پس از گذشت حدود هزاران سال، اهالی روستا همچنان به اصالت خود پایبند بوده و هنوز هم به زبان ترکی (قزلباش) با هم صحبت میکنند. ساکنین روستا، فرهنگ و آداب و رسوم خاص خود را دارند. اهالی روستا را بازماندگان طایفههـایی تشـکیل مـیدهنـد کـه درحال حاضر به لحاظ ساختار اجتماعی از میان رفتـه و در چـارچوب خـانوادههـایی مانند محمودیها، گیلکیها، تنگلیها و رمدان لرهـا در جـایجـای روستا سکونت دارند.
آیینهای زیادی در روستا وجود دارد که بیشتر آنها مربوط به نوروز و آغاز سال نو هستند. تخممرغ زنی یک بازی محلی است که از دو ماه مانده به عید در معابر اصلی روستا برگزار میشود. مراسم خالهخاله هم مربوط به ۱۰ روز پایانی سال است و طی آن کودکان با شعرخوانی در کوچهها از بزرگترها هدیه میگیرند. کشتیگیری مردان روستا در معابر اصلی، تاببازی و آوازخوانی دختران و نواختن موسیقیهای محلی هم از دیگر آیینهای نوروزی روستای فارسیاناند. از جمله مراسمات نمایشی در روستا هم میتوان به خروس جنگی و گاوبازی که مبارزهی دو گاو با شاخهای تیز است اشاره کرد.
انتهای پیام